باران کوچان

ساخت وبلاگ
یادداشتی کوتاه از نقش زبان در پرتو معناسازی و اندیشه‌ی زبانی در ادبیات فارسیهمواره نقش اجتماعی زبان و تاثیر حِکمی کلام نویسنده و شاعر در دوران‌های مختلف قابل شناسایی و پژوهش است. به عنوان نمونه در مقایسه‌ای که نظامی گنجوی در هفت‌پیکر میان زمانة خود و دوران بهرام گور برقرار می‌کند، به داغ کردن گورهای زیر چهار سال و عدم شکار و کشتن آنها توسط بهرام گور و دیگران می‌پردازد؛ سپس نظامی روزگار خود را فرایاد می‌آورد که به گورخانه‌ای شبیه شده است که حتی بر مورچگان نیز داغ می‌زنند:گور اگر صد گرفت پشتاپشتکمتر از چار ساله هیچ نکشتخون آن گور کرده بود حرامکه نبودش چهار سال تمامنام خود داغ کرد بر رانشداد سرهنگی بیابانشهرکه زان گور داغدار یکیزنده بگرفتی از هزار یکیچون که داغ ملک بر او دیدیگرد آزار او نگردیدیبوسه بر داغگاه او دادیبندیی را ز بند بگشادی***ما که با داغ نام سلطانیمختلی آن به که خوش تَرَک رانیمآنچنان گورخان به کوه و به راغگور که داغ دید رست ز داغدر چنین گورخانه موری نیستکه بر او داغ دست زوری نیست(یاداشت های روزانه درباره زبان و ادبیات- رضا ترنیان) باران کوچان...ادامه مطلب
ما را در سایت باران کوچان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezatarniyan بازدید : 76 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 20:39

آوریل بی رحم ترین ماه‌هاست از خاک مرده گل یاس می‌رویاند خاطره و خواهش را در هم می‌آمیزد و ریشه‌های افسرده را با باران بهاری بر می‌انگیزد زمستان گرم نگاهمان می‌داشت زمین را با باران بهاری بر می‌پوشاند و حیات ناچیزی از نک ریشه‌های خشک می نوشاند....!سرزمین هرز- تی.اس. الیوت/ ترجمه جواد علافچی/////// پی‌نوشت:شعر سرزمین بی حاصل یا سرزمین هرز الیوت یکی از تاثیر گذارترین شعرهای جهان است که موجب شد به لحاظ مفهومی و معنایی ادبیات اروپا و شعرعرب و شعرمدرن ایران بعد از کودتا متحول شود. شعری پیچیده و استوار بر اسطوره‌های یونانی... مترجمان ایرانی تا پیش از ترجمه کامل آن توسط بهمن شعله ور با خوانش اشعار الیوت مشکل داشتند و درک آن همواره غامض بود. جلال آل احمد بعد از ترجمه این شعر توسط بهمن شعله ور در سال 1338نوشت: «جوان مشکل الیوت را حل کرد....!»(بخشی از کتاب در دست تالیفِ «تاثیر ترجمه شعر بر شعر معاصر ایران -از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی/ تالیف دکتر رضا ترنیان ») باران کوچان...ادامه مطلب
ما را در سایت باران کوچان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezatarniyan بازدید : 75 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 20:39

شاپور جورکش را هنوز از نزدیک ندیده‌ام، اما می‌دانم که اگر دیداری میسر شود حتما زلفی در زبان و ادبیات به هم گره خواهیم زد و لحظات طولانی به گپ و گفت خواهیم نشست. در رثای روانشاد منصور اوجی نکاتی را ایشان در لایو اینستاگرام مطرح کرد که خوب است، با خود گفتمد برداشت‌هایم از گفتة این بزرگوار را، از آن نکته‌ها و نغز‌هایی که بیان شد، با خوانندگان این صفحه به اشتراک بگذارم. نخست غزلی از سعدی که تاثیر به سزایی در درک و فهم قاآنی شاعر به جا گذاشت، سپس نقد سعدی از مولانا در جواب غزلِ «بنمای رخ که باغ و گلستان آرزوست...» بیت سوم غزل سعدی نمونه‌ای بود که جورکش آن را بر نقد عملی قاآنی نمونه آورده که تمام غزل را اینجا آورده‌ام:یک امشبی که در آغوش شاهد شکرمگرم چو عود بر آتش نهند غم نخورمچو التماس برآمد هلاک باکی نیستکجاست تیر بلا گو بیا که من سپرمببند یک نفس ای آسمان دریچه صبحبر آفتاب که امشب خوش است با قمرمندانم این شب قدر است یا ستاره روزتویی برابر من یا خیال در نظرمخوشا هوای گلستان و خواب در بستاناگر نبودی تشویش بلبل سحرمبدین دو دیده که امشب تو را همی‌بینمدریغ باشد فردا که دیگری نگرمروان تشنه برآساید از وجود فراتمرا فرات ز سر برگذشت و تشنه‌ترمچو می‌ندیدمت از شوق بی‌خبر بودمکنون که با تو نشستم ز ذوق بی‌خبرمسخن بگوی که بیگانه پیش ما کس نیستبه غیر شمع و همین ساعتش زبان ببرممیان ما به جز این پیرهن نخواهد بودو گر حجاب شود تا به دامنش بدرممگوی سعدی از این درد جان نخواهد بردبگو کجا برم آن جان که از غمت ببرم«سعدی»******جورکش می‌گوید: «نقد عَملی قاآنی از خودش به خاطر بیت سوم این غزل، و سوزاندن دفتر غزلیاتش. این متن بایستی پرورش یابد. سعدی: کسی از من سیاه نامه تر دیده نیستحافظ میگوید: سیاه نامه تر باران کوچان...ادامه مطلب
ما را در سایت باران کوچان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezatarniyan بازدید : 120 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 20:39